ترجمه مقاله

کین ستانی

لغت‌نامه دهخدا

کین ستانی . [ س ِ ] (حامص مرکب ) انتقام . (ناظم الاطباء). انتقامجویی . انتقام کشی . خونخواهی . اخذ ثار :
چو کین آوری کین ستانی کنم
شوی مهربان مهربانی کنم .

نظامی .


رجوع به کین ستان شود.
ترجمه مقاله