کیپایی
لغتنامه دهخدا
کیپایی . (ص نسبی ) کیپاپز. (ازیادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کیپاپز شود.
- امثال :
سگ نشیند به جای کیپایی . نظیر: کله پزپا شد و سگ جاش نشست . (امثال و حکم ص 987).
- امثال :
سگ نشیند به جای کیپایی . نظیر: کله پزپا شد و سگ جاش نشست . (امثال و حکم ص 987).