گازرگه
لغتنامه دهخدا
گازرگه . [ زُ / زَ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) مخفف گازرگاه . جای رخت شویی . رخت شوی خانه :
به گازرگهی کاندرو بود سنگ
سر جوی را کارگر کرده تنگ .
رجوع به گازرگاه شود.
به گازرگهی کاندرو بود سنگ
سر جوی را کارگر کرده تنگ .
فردوسی .
رجوع به گازرگاه شود.