ترجمه مقاله

گاز

لغت‌نامه دهخدا

گاز. (اِ) به هندی علف را گاز خوانند و بسیار باشد که پارسیان سین را به زا بدل کنند خواه از لغت خود، خواه از لغت دیگر، بلکه در عربی نیز اینگونه تبدیل آمده و این در اصل هندی گهاس است به های مخلوط التلفظ. چون تلفظ این ها درغیر هندی دشوار است آن «ها» را حذف کردند. (آنندراج ) (غیاث ). و به زبان هندی گاس خوانند. (جهانگیری ).
چو پیله ز برگ خزان خورد گاز
همه تن شد انگشت و قی کرد باز.

نظامی .


|| علف چاروا. (برهان ).
ترجمه مقاله