ترجمه مقاله

گاو پوست

لغت‌نامه دهخدا

گاو پوست . (اِ مرکب ) پوست گاو. پوست گاو که در آن کاه یا زر کنند: قنطار؛ یک پوست گاو پر از زر یا از سیم . (منتهی الارب ).
دگرهر چه در پادشاهی اوست
ز گنج کهن پر کند گاو پوست .

فردوسی .


ز دینار گفتند و از گاو پوست
ز کاری که آرام روم اندروست .

فردوسی .


|| (ص مرکب ) دارای پوستی ضخیم چون پوست گاو.
ترجمه مقاله