گذار گرفتن
لغتنامه دهخدا
گذار گرفتن . [ گ ُ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) ازراهی عبور کردن . راهی را در پیش گرفتن :
بسان جان عدو عکس غوطه زد در زخم
بر آب چشمه ٔ تیغت اگر گذار گرفت .
بسان جان عدو عکس غوطه زد در زخم
بر آب چشمه ٔ تیغت اگر گذار گرفت .
ظهوری (از آنندراج ).