ترجمه مقاله

گرائیدن

لغت‌نامه دهخدا

گرائیدن . [ گ َ / گ ِ دَ ] (مص ) میل کردن . (صحاح الفرس ) (آنندراج ). رغبت کردن . (غیاث ). رغبت و خواهش و میل نمودن . (برهان ). رجوع به گراییدن شود.
ترجمه مقاله