ترجمه مقاله

گراته

لغت‌نامه دهخدا

گراته . [ گ ِ ت َ / ت ِ ](اِ) موانع و مشکلات پیاپی غیرمنتظر در پیشرفت کاری پیدا شدن . گراته در کاری افتادن در تداول عوام ، گره ،عقده ، مانع، عایق و مشکلاتی در انجام کردن کاری پدیدآمدن . اموری که مایه ٔ تعویق مقصودی شود: نمیدانم این کار چقدر گراته دارد. رجوع به گراته افتادن شود.
ترجمه مقاله