ترجمه مقاله

گران چشم

لغت‌نامه دهخدا

گران چشم . [ گ ِ چ َ / چ ِ ] (ص مرکب ) بزرگ چشم . (منتهی الارب ). علی (بن ابیطالب ) مردی بود معتدل قامت ضخم شکم سخت عظیم ، سپید، سر و ریش بزرگ داشت چنانکه همه ٔ سینه بپوشانیدی و گران چشم بود، اما نیکوروی بود و با هیئت و موی بسیار بود بر سینه ٔ وی . (مجمل التواریخ و القصص ). || بدچشم . (ناظم الاطباء). || مرادف ستورچشم . (آنندراج ).
ترجمه مقاله