گربه گون
لغتنامه دهخدا
گربه گون . [ گ ُ ب َ / ب ِ ] (ص مرکب ) بمعنی گربه سان که کنایه از فریب دهنده و دغل باز و محیل باشد. (برهان ) (غیاث ). ظاهراً بقیاس گربه سان ساخته شده است :
از این گربه گون خاک تا چندچند
به شیری توان کردنش گرگ بند.
از این گربه گون خاک تا چندچند
به شیری توان کردنش گرگ بند.
نظامی .