ترجمه مقاله

گردنگاه

لغت‌نامه دهخدا

گردنگاه . [ گ َ دَ ] (اِ مرکب ) راهی که بر بلندی کوه واقع شود و آن را گردنه نیز خوانند. (آنندراج ) :
چو پا بر سایه ٔ گردن نهاده
بگردنگاه راهش اوفتاده .

ابوطالب کلیم (در مذمت اسب از آنندراج ).


از در گوشت دل حسرت نصیبان خسته است
راه گردنگاه رخ را این حرامی بسته است .

محسن تأثیر (آنندراج ).


ترجمه مقاله