ترجمه مقاله

گردن زن

لغت‌نامه دهخدا

گردن زن . [ گ َ دَ زَ ] (نف مرکب ) سیاف که در عرف حال جلاد گویند. (آنندراج ) :
خاک همان خصم قوی گردن است
چرخ همان ظالم گردن زن است .

نظامی .


چنان زد که از تیغ گردن زنش
سر دشمن افتاددر دامنش .

نظامی .


تو نیز ار نهی بار گردن ز دوش
ز گردن زنان برنیاری خروش .

نظامی .


ترجمه مقاله