ترجمه مقاله

گردون سرشت

لغت‌نامه دهخدا

گردون سرشت . [ گ َ س ِ رِ ] (ص مرکب ) کنایه از مردم صاحب عجب و تکبر و با وقار و تمکین . (برهان ) (آنندراج ). متوقر. (انجمن آرا). || کاهل . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). || ناموافق . (برهان ) (آنندراج ). || خون ریز. (انجمن آرا). || دون نواز. (انجمن آرا) (فرهنگ رشیدی ).
ترجمه مقاله