گرد نشانیدن
لغتنامه دهخدا
گرد نشانیدن . [ گ َ ن ِ دَ ] (مص مرکب ) زائل ساختن . برطرف کردن . در بیت زیر از نظامی به معنی جامه ٔ کبود عزا را به جامه ٔ سرخ شادی تبدیل کردن است :
به مرجان ز پیروزه بنشاند گرد
طلایی زر افکند بر لاجورد.
به مرجان ز پیروزه بنشاند گرد
طلایی زر افکند بر لاجورد.
نظامی (از آنندراج ).