ترجمه مقاله

گرستون

لغت‌نامه دهخدا

گرستون . [ گ َ رَ ] (اِ) بمعنی گرستودن است که قپان باشد. (برهان ) (انجمن آرا) :
خواهی به حسابش ده و خواهی به گزافه
خواهی به ترازو ده وخواهی به گرستون .

مولانا زرین (از شعوری ج 2 ص 302).


|| کیل و پیمانه ٔ بزرگ ، و معرب آن قرسطون است . (برهان ). رجوع به کرستون و قرسطون شود.
ترجمه مقاله