ترجمه مقاله

گرمازدگی

لغت‌نامه دهخدا

گرمازدگی . [ گ َ زَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) گرمائی شدن . بیمار شدن بر اثر حرارت بسیار. رجوع به گرمائی شدن شود : و باز استاد ما گفتی خمار بنشاند و گرمازدگی را نیک بود [ یعنی فقاع و شلماب ] و دیگر نفعتی نیست از او. (هدایةالمتعلمین ربیعبن احمدالاخوینی ).
ترجمه مقاله