گرمانیه
لغتنامه دهخدا
گرمانیه . [ گ ِ ی َ ] (اِخ ) در بعض نسخ دیوان منوچهری این بیت آمده :
بر فرخی و بر مهی گردد ترا شاهنشهی
این بنده را گرمان دهی و آن بنده را گرمانیه .
در دیوان چ کازیمیرسکی مصراع دوم چنین است :
این بنده را کرمان دهی وان بنده را کرمانیه
کازیمیرسکی در ترجمه ٔ فرانسه (ص 232) منظور از موضع اوّل را «کرمان » معروف و دوم را «کرمانیه » نوشته و در ص 380 گوید: کرمانیه در یاقوت یاد نشده امّا در ماده ٔ «سمرقند» کرمانیه ذکر شده و آن یکی از نواحی این شهر بزرگ است . شاعر میخواهد ناحیتی عظیم مانند کرمان را با محلی کوچک مانند کرمانیه مقایسه کند.
بر فرخی و بر مهی گردد ترا شاهنشهی
این بنده را گرمان دهی و آن بنده را گرمانیه .
منوچهری (دیوان چ دبیرسیاقی ص 81).
در دیوان چ کازیمیرسکی مصراع دوم چنین است :
این بنده را کرمان دهی وان بنده را کرمانیه
(دیوان چ کازیمیرسکی ص 107).
کازیمیرسکی در ترجمه ٔ فرانسه (ص 232) منظور از موضع اوّل را «کرمان » معروف و دوم را «کرمانیه » نوشته و در ص 380 گوید: کرمانیه در یاقوت یاد نشده امّا در ماده ٔ «سمرقند» کرمانیه ذکر شده و آن یکی از نواحی این شهر بزرگ است . شاعر میخواهد ناحیتی عظیم مانند کرمان را با محلی کوچک مانند کرمانیه مقایسه کند.