ترجمه مقاله

گرم خون

لغت‌نامه دهخدا

گرم خون . [ گ َ ] (ص مرکب ) کنایه از بسیاردوست و بامحبت واختلاطکننده . (برهان ) (آنندراج ) (غیاث ) :
شب نه در خوابم که بینی چشم حیرانم بهم
کز سرشک گرم خون چسبیده مژگانم بهم .

محمدسعید (از آنندراج ).


ترجمه مقاله