ترجمه مقاله

گرم داغ

لغت‌نامه دهخدا

گرم داغ . [ گ َ م ِ ] (اِ مرکب ) مرحوم وحید دستگردی درگنجینه ٔ گنجوی آرد: مانند گرم زخم کنایه از اشتیاق مفرط است که بدان سبب از داغ بی خبر است :
هنوز از عشق بازی گرم داغ است
هنوزش شور شیرین در دماغ است .

نظامی (از گنجینه ٔ گنجوی ص 132).


ترجمه مقاله