ترجمه مقاله

گرم

لغت‌نامه دهخدا

گرم . [ گ َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستان های دوگانه ٔ بخش ترک از شهرستان میانه در خاور بخش و شمال خاوری شهرستان میانه . از شمال به جبال بزکش ، از جنوب به شهرستان زنجان و از خاور به هروآباد و از باختر به دهستان کندوان محدود میباشد.
قراء این دهستان در دامنه ٔ شمالی کوه بزکش و دامنه های کوه میداندغی واقع و بطور کلی کوهستانی و دارای آب و هوای سردسیر و ییلاقی میباشد. آب قراء واقع در سمت شمال و باختر دهستان از رود گرم و قراء جنوبی از سفیدرود تأمین میشود و محصولات عمده ٔ آن غلات و حبوبات و اشجار غیرمثمر (تبریزی و چنار) میباشد. مرکز دهستان چشمه کش و از 58 آبادی بتعداد نفوس 16470 تن تشکیل یافته است . قراء عمده ٔ آن عبارتند از: خویستان ، ارمودان ، ینگجه ، دلیکانلو، چتاب حسنخان و حاجی یوسفلو میباشد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
ترجمه مقاله