ترجمه مقاله

گروگیر

لغت‌نامه دهخدا

گروگیر. [ گ ِ رَ / رُو ] (نف مرکب ) رهن گیرنده . کسی که از دیگری چیزی رابه رهن ستاند مقابل وام یا تعهدی دیگر :
عارف و عامی بودند گروگیر از تو
تو از آن هر دو گروگیر به فریاد و نفیر.

سوزنی .


ترجمه مقاله