گریزجای
لغتنامه دهخدا
گریزجای . [ گ ُ ] (اِ مرکب ) گریزگاه . جای گریختن . مُراغَم . مَناص . (منتهی الارب ). مَفَرّ. (تفلیسی ) :
باز آمدی چو باز سفید از گریزجای
بازآمدی چو شیر سیه در شکارگاه .
باز آمدی چو باز سفید از گریزجای
بازآمدی چو شیر سیه در شکارگاه .
سیدحسن غزنوی .