ترجمه مقاله

گریزیدن

لغت‌نامه دهخدا

گریزیدن . [ گ ُدَ ] (مص ) (از گریز + یدن ، پسوند مصدری ) (حاشیه ٔ برهان چ معین ). گریختن و گریغتن که مصدر گریغ است . (آنندراج ). گریختن و گریزدن باشد. (برهان ) :
بوزنه جست و گریز اندر زمی
بانگ برزد از کروز و خرمی .

رودکی .


ترجمه مقاله