گریم کردنلغتنامه دهخداگریم کردن . [ گ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) (مرکب از گریم فرانسه و مصدرِ کردن فارسی ) چین انداختن به چیزی . بزک کردن . آرایش دادن . آراستن کسی را. به شکلی درآوردن .