ترجمه مقاله

گستاخ کاری

لغت‌نامه دهخدا

گستاخ کاری . [ گ ُ ] (حامص مرکب ) جسور و بی پروا کاری کردن . بی باکانه به کاری دست یازیدن . دلاورانه کارها را انجام دادن :
غرور جوانی چو از سر نشست
ز گستاخ کاری فروشوی دست .

نظامی .


ترجمه مقاله