گسسته پی
لغتنامه دهخدا
گسسته پی . [ گ ُ س َس ْ ت َ / ت ِ پ َ / پ ِ ] (ص مرکب )از صفات کمان است . (آنندراج ). بریده زه :
ز بس کشید نم از آب چشم پرخونم
سپهر حال کمان گسسته پی دارد.
ز بس کشید نم از آب چشم پرخونم
سپهر حال کمان گسسته پی دارد.
ملا رشیدی (از آنندراج ).