ترجمه مقاله

گشادبازی

لغت‌نامه دهخدا

گشادبازی . [ گ ُ ] (حامص مرکب ) عمل گشادباز. خرج کردن بی جا و بسیار. اسراف در خرج . خرج کردن به گزاف . || تک داشتن مهره ها در بازی نرد، هرگاه مهره های تک (طاق ) در خانه ها نهند. قسمی باختن شطرنج و تخته نرد که مهره ها را طاق نهند.
ترجمه مقاله