ترجمه مقاله

گشت برگشت

لغت‌نامه دهخدا

گشت برگشت . [ گ َ ب َ گ َ ] (ص مرکب ) پیچ برپیچ . (برهان ) (آنندراج ). || (اِ مرکب ) نام رستنی بود بر هم پیچیده ، مانند ریسمان بهم تافته و از پنج عدد بیشتر نمی باشد و قاطع شهوت است و اگرطفلی در گهواره گریه بسیار کند در زیر او قدری از آن بگذارند آرام گیرد و بخواب رود و به عربی عشقه گویند. (برهان ) (آنندراج ) (جهانگیری ) (الفاظ الادویه ). صاحب کتاب مخزن الادویه این کلمه را با کاف آورده و شرح مبسوط درباره ٔ آن نوشته است . رجوع به مخزن الادویه ص 483 شود. صاحب آنندراج نیز در عین اینکه این کلمه رادر گاف آورده متذکر شد که در کاف عربی مفصلاً مرقوم شده ، ولی صحیح آن به کاف فارسی است . گشت بر گشت ، بوزیدان یا کافور و سه وزن صبر سیاه . (الفاظ الادویه ).
ترجمه مقاله