ترجمه مقاله

گشنی کردن

لغت‌نامه دهخدا

گشنی کردن . [ گ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) جفت شدن . نزدیکی کردن . بر ماده برشدن : حائض ؛ ناقه ای که نر بر وی گشنی نتواند کرد از تنگی اندامش . (السامی فی الاسامی ). استخلاط؛ گشنی کردن اشتر. (تاج المصادر بیهقی ).
ترجمه مقاله