ترجمه مقاله

گشنی

لغت‌نامه دهخدا

گشنی . [ گ ُ ] (حامص ) (از: گشن + ی پسوند، حاصل مصدر، اسم معنی ). (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). رفتن جانور نر باشد بر بالای ماده ، یعنی جفت شدن حیوانات با هم . (برهان ). جفتی نر با ماده . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). || گشنی درخت ، یعنی چیزی از درخت خرمای نر به درخت خرمای ماده دادن . گویند یکسال حضرت رسالت صلوات اﷲ علیه از گشنی درختان منع فرمود در آن سال درختان بار نگرفتند، به عرض رسول رسانیدند که امسال درختان بارور نشدند. حضرت فرمود: انتم اعلم بامور دنیاکم . بعد از آن معتاد همه سال رابجا آوردند. (برهان ). بارور کردن درخت خرما. (غیاث )(آنندراج ). افشاندگی گرد خرمابن نر بر خرمابن ماده .(ناظم الاطباء). || انبوهی . پرپشتی . بسیاری و انبوهی و گنجان از هر چیزی . (غیاث ) :
جعدی سیاه دارد کزگشنی
پنهان شود بدو در سرخاره .

رودکی .


ترجمه مقاله