ترجمه مقاله

گشن دادن

لغت‌نامه دهخدا

گشن دادن . [گ ُ دَ ] (مص مرکب ) تلقیح . (زوزنی ). لقاح . (منتهی الارب ): تَأبیر؛ گشن دادن خرمابن . (تاج المصادر بیهقی ). اطلق النخلة؛ گشن دادن خرمابن را. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله