ترجمه مقاله

گشی

لغت‌نامه دهخدا

گشی . [ گ َش ْ شی ] (حامص ) خرامیدگی و جلوه گری و نازرفتاری . (برهان ) (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ). || خوشی . خوشحالی . || تندرستی . (از برهان ) :
تابجهان گشی است و خوشی ای صدر
خوش زی و گش با سمن رخان پریوش .

سوزنی (از فرهنگ رشیدی ).


ترجمه مقاله