ترجمه مقاله

گلدوزی

لغت‌نامه دهخدا

گلدوزی . [ گ ُ ] (حامص مرکب ) عمل گل دوختن . کار گل دوختن . دوختن گل روی پارچه های رنگین با نخهای قیطانی و ابریشمی بشکل گلهای رنگارنگ . کشیدن و دوختن گلهای رنگارنگ با نقوش مختلف و نخهای غاژ شده و ابریشمین و اقسام مختلف دارد به نام سوزنی ، خاتمی و...در ایران چندین قسم گلدوزی معمول است که تا درجه ای مرغوب میباشد. در رشت انواع گلدوزی ، زری ماهوت سیاه یا ملون اعم از آنکه گلها رنگارنگ یا یک رنگ و طلایی باشد معمول و از هر حیث این نوع گلدوزی شایان تمجید است و این نوع پارچه های گلدوزی شده را سوزنی مینامند. گلدوزی دیگری که مشهور به خاتمی و سابقاً معمول بوده عبارت است از مقداری قطعات و پارچه های مختلف اللون و مختلف الشکل که با استادی و مهارت نزدیک یکدیگر دوخته شده و شباهت کاملی به شالهای کشمیر پیدا میکرده و بخیه دوزیها را با گلدوزی ابریشمین رنگارنگ میپوشانیده اند و یک قطعه پنج ذرعی آنرا به قیمت گزافی میفروختند. در اسپاهان ، انواع گلدوزی و نقره دوزی و گلابتون دوزی و اقسام پارچه ها برای روی میز و توی سینی که به خارج هم صادر میشود میبافند. سابقاً معروف ترین صنعت ایران ، بافتن پارچه های زری بوده که با ابریشم و نخهای نازک طلا و نقره پارچه را تهیه میکردند، این زری ها با بهترین پارچه های اروپا برابری میکرد. امروز اگر تکه های کوچکی از این زریها که در اسپاهان و کاشان تهیه میشد به دست آید به قیمتهای گزاف خرید و فروش میشود. (جغرافیای اقتصادی کیهان صص 284-285) :
رنگین لباس کرده مرا چشم خونفشان
فصل بهار جامه ٔ گلدوزی من است .

ملا مفید بلخی (از بهار عجم ).


ترجمه مقاله