ترجمه مقاله

گلسب

لغت‌نامه دهخدا

گلسب . [ گ ُ ل َ ] (اِخ ) چشمه ٔ... عوام آن را «گل چشمه » میگویند. دولتشاه سمرقندی مینویسد: و به عنایت الهی چند وقت است تا همت عالی بر خیبری گماشته که آب چشمه گل «گلسب » را که از مشاهیر عیون خراسان است و از منزهات جهان و در اعلی ولایت طوس واقع است ... رجوع به مقدمه ٔ مجالس النفائس ص یدویه و یو شود. در تداول مردم مشهد آنرا گیلاس خوانند. و رجوع به چشمه ٔ گلسب و چشمه ٔ گیلاس و مطلعالشمس از ص 176 به بعد شود.
ترجمه مقاله