گلشن فروز
لغتنامه دهخدا
گلشن فروز. [ گ ُ ش َ ف ُ ] (نف مرکب ) فروزنده ٔ گلشن . روشن کننده ٔ گلشن . گل که بستان را روشنی دهد. || به مجاز به معنی معشوق و محبوب میباشد :
ز ما گر شبی رفت روزی رسید
گلی رفت و گلشن فروزی رسید.
ز ما گر شبی رفت روزی رسید
گلی رفت و گلشن فروزی رسید.
نظامی .