گلوتنگ
لغتنامه دهخدا
گلوتنگ . [ گ ُ / گ َ ت َ ] (ص مرکب ) آنچه گلوی آن تنگ باشد. و در اینجا کنایه از نفس گیرنده و فشاردهنده ٔ گلوست :
نفس بردار از این نای گلوتنگ
گره بگشای از این پای کهن لنگ .
نفس بردار از این نای گلوتنگ
گره بگشای از این پای کهن لنگ .
نظامی .