گلینلغتنامه دهخداگلین .[ گ ُ ] (ص نسبی ) منسوب به گل ، مانند: سیمین منسوب به سیم و مشکین منسوب به مشک . (آنندراج ) : با دوست به گرمابه درم خلوت بودوآن روی گلینش گل حمام آلود. سعدی .