ترجمه مقاله

گل خواره

لغت‌نامه دهخدا

گل خواره . [ گ ِ خوا / خا رَ / رِ ] (نف مرکب ) آنکه گل خورد. || (اِ مرکب ) خراطین . کرم خاکی : اما هیچ ناقص تر از خراطین نیست و او کرمی است سرخ که اندر گل جوی بود و او را گل خواره خوانند و در ماوراءالنهر غاک کرمه خوانند. (چهارمقاله ٔ عروضی چ معین مقدمه ص 14 و 30).
ترجمه مقاله