گل افکندن
لغتنامه دهخدا
گل افکندن . [ گ ُ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گل انداختن . || مجازاً سرخ شدن گونه ها بمانند گل یا به رنگ دیگر درآمدن :
سرخی رخساره ٔ آن ماهروی
بر دو رخ من دو گل افکند زرد.
و رجوع به گل انداختن شود.
سرخی رخساره ٔ آن ماهروی
بر دو رخ من دو گل افکند زرد.
فرخی .
و رجوع به گل انداختن شود.