گل خج
لغتنامه دهخدا
گل خج . [ گ ُ خ َ ] (اِ) گلوله ٔ چنگالی . (برهان ) (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ) :
شکرینه بخور و گل خج چنگال بیار.
رجوع به گل کج شود. || گلوله ٔ خمیر. (برهان ) (آنندراج ). زواله ٔ آرد. (فرهنگ رشیدی ).
شکرینه بخور و گل خج چنگال بیار.
بسحاق اطعمه .
رجوع به گل کج شود. || گلوله ٔ خمیر. (برهان ) (آنندراج ). زواله ٔ آرد. (فرهنگ رشیدی ).