ترجمه مقاله

گنائیت

لغت‌نامه دهخدا

گنائیت . [ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان امجز بخش جبال بارز شهرستان جیرفت که در 55000گزی جنوب خاوری مسکون و 4000گزی جنوب راه مالرو کروک به مسکون واقع شده است . هوای آن سرد و سکنه اش 60 تن است . آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات ، حبوبات و لبنیات و شغل اهالی گله داری و زراعت و راه آن مالرو است . مزارع آب داغو و زیواری نگرکان جزء این ده است . ساکنین از طایفه ٔ امجزی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
ترجمه مقاله