ترجمه مقاله

گناره

لغت‌نامه دهخدا

گناره . [ گ َ رَ / رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ملک بخش مرکزی شهرستان گرگان که در 22000 گزی خاور گرگان و 1000 گزی شمال راه شوسه ٔ گرگان به گنبد واقع شده است . هوای آن معتدل مرطوب و مالاریائی است . سکنه ٔ آن 90 تن است . آب آن از قنات تأمین می شود. محصول آن برنج ، غلات توتون و سیگار است . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و کرباس است . گناره راه فرعی به شوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
ترجمه مقاله