ترجمه مقاله

گهرفتال

لغت‌نامه دهخدا

گهرفتال . [ گ ُ هََ ف َ ] (نف مرکب ) مخفف گوهرفتال . گهرپراکننده و گهرافشاننده . گهرپاشنده . (از لغت فرس اسدی ) :
گهرفتال شد این دیده از جفای کسی
که بود نزد من او را تمام ریز فتال .

شاهسار (از لغت فرس ).


ترجمه مقاله