ترجمه مقاله

گوارش زرعونی

لغت‌نامه دهخدا

گوارش زرعونی . [ گ ُ رِ ش ِ ؟ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) تخم هلیون ، شقاقل ، تودری ، ناف سقنقور، لسان العصافیر از هر یک یک مثقال ، زنجبیل ، تخم کرز، تخم شبت ، تخم تره تیزک ، تخم جیرجیر، تخم پیاز، تخم گندنا، تخم خولنجان ، جوزالطیب ، دارچینی ، دارفلفل ، بوزیدان ، ازهر یک سه مثقال ، تخم انجره دو مثقال با فانید بسرشند و مقدار شربت از یک مثقال تا دو مثقال ، و این زرعونی نزدیک است به گوارش سقنقور و اگر ناف سقنقور به هم نرسد بدل او دو وزن او خصیةالثعلب با قدری خردل کنند به غایت نافع است جهت تقویت معده و باه و اعضای رئیسه و گرده و کمر و آلات بول . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
ترجمه مقاله