ترجمه مقاله

گورگه

لغت‌نامه دهخدا

گورگه .[ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) محل گورخر. گورگاه :
کفل گرد کردند گوران دشت
مگر شیر از این گورگه درگذشت .

نظامی .


بر گرد حظیره خانه کردند
زآن گورگه آشیانه کردند.

نظامی .


ترجمه مقاله