ترجمه مقاله

گوش پیچیده

لغت‌نامه دهخدا

گوش پیچیده .[ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) کنایه از گوشمال داده . (انجمن آرا). کنایه از آگاهانیده شده ، و لهذا بر شاگرد اطلاق کنند. (آنندراج ). گوشمال داده و سیاست شده . (ناظم الاطباء). || کنایه از شاگرد. (برهان ) (انجمن آرا). شاگرد و تلمیذ و شاگرد مکتبی . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله