ترجمه مقاله

گیجگاه

لغت‌نامه دهخدا

گیجگاه . (اِ مرکب ) شقیقه . گودی دو پهلوی پیشانی که به گوش متصل است . و وجه تسمیه آن است که ضربت به شقیقه آدم را گیج میکند. (فرهنگ نظام ). صدغ . لهجه ٔ قزوینی : گیژگاه .
ترجمه مقاله