ترجمه مقاله

گیسودار

لغت‌نامه دهخدا

گیسودار. (اِخ ) صفت کرساسپ (گرشاشب ) فرزند ثرِیت َ است که در ادبیات پهلوی و فارسی از مشاهیر پهلوانان ایران است . و صفات دیگری چون : (گئسو) و گرزورو (گذورَ) و نرمنش (نئیرمنو) (نیرم ) (نریمان )، داشته ولی از نخستین صفت او (گیسودار) یا گئسو در حماسه های ملی ما اثری نیست . (از حماسه سرایی در ایران چ 1 و 2 ص 518).
ترجمه مقاله