ترجمه مقاله

یارور

لغت‌نامه دهخدا

یارور. [ یارْ وَ ] (ص مرکب ) (مرکب از «یار» + «ور» پسوند) مددکار. معین :
تو او را به هر کار شو یارور
چنان کن که از تو نماید هنر.

فردوسی .


ترجمه مقاله