یاسیج
لغتنامه دهخدا
یاسیج . (اِ) یاسج :
عجب دلتنگ و بیمارم ز صد بگذشت تیمارم
تو گویی در جگر دارم دو صد یاسیج گرگانی .
رجوع به یاسج شود.
عجب دلتنگ و بیمارم ز صد بگذشت تیمارم
تو گویی در جگر دارم دو صد یاسیج گرگانی .
منوچهری (از جهانگیری ).
رجوع به یاسج شود.